per
انجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی
مدیریت نوآوری
2322-5386
2020-05-21
9
1
1
22
108141
Original Article
نقد دانشگاهی : چارچوبی برای بروز نوآوری
Academic Criticism: A Framework for Innovation Emerging
خلیل نوروزی
khalilnoruzi@gmail.com
1
مجتبی علویان
mj.alavian75@gmail.com
2
سینا سروی
s.sarvi1881@gmail.com
3
استادیار دانشگاه امام حسین (ع)، تهران، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران، ایران
نوآوری و خلاقیت یکی از ملزومات جوامع بشری کمتر توسعه یافته برای حرکت به سمت پیشرفت و توسعه است. لازمه نوآوری و خلاقیت تضارب آراء، نقد منصفانه و وجود محیطی برای تعامل موثر با انسان هاست. اما در این راستا عواملی مانندِ «فقدان روحیه نقد پذیری»، «زودرنجی ناقد و انتقاد شونده»، «نقد نادرست» به عنوان پارامترهای ناسازگار وجود دارند، هدف این پژوهش تمییز دادن نقد موثر و سازنده که موجب پیشرفت باشد با نقد نادرست و مخرب است. به همین منظور، با استفاده از روش تحلیل مضمون و با ابزار مصاحبه تلاش شد پدیده نقد در دانشگاه از جنبه های کارکردی و کژکارکردی شناسایی شود. پس از انجام پژوهش مشخص شد که دو عامل اصلی تخصص و میزان انطباق تخصص با محیط نقد اثر تعیین کنندهای در کارآمدی نقد دانشگاهیان دارد. سه نوع نقد موثر، شامل نقد تخصصی که بهترین نوع نقد، نقد میانجیگرانه و نقد دموکراتیزه شناسایی شدند. همچنین کژکارکرد ورود غیرتخصصی در امور تخصصی شناسایی شد. هم چنین ابزار های توسعه نقد موثر و جلوگیری از بروز کژکارکرد های نقد معرفی گردید. در پایان مدل فعال سازی نقد دانشگاهی ارائه گردیده است.
Innovation and creativity is one of the requirements of less developed human societies to move towards development. Innovation and creativity require a conflict of opinion, fair criticism, and an environment for effective interaction with humans. But there are factors such as "lack of criticism", "uncritical criticism", "inaccurate criticism" as incompatible parameters. Is. For this purpose, using content analysis method and interview tool, it was attempted to identify the phenomenon of criticism in university from functional and functional aspects. After conducting the research, it was found that the two main factors of expertise and the degree of conformity of expertise with the cash environment have a decisive effect on the efficiency of academic criticism. Three types of effective criticism, including specialized criticism, were identified as the best type of criticism, mediated criticism, and democratized criticism. Non-specialist entry fraud in specialized matters was also identified. Effective cash advancement tools and the prevention of cash misdemeanors were also introduced. At the end of the model of activation academic critique is presented.
https://www.nowavari.ir/article_108141_ade7ff7bc5d0af673c61d2c46ecb40e3.pdf
نوآوری
نقد
نقد هنرمندانه
دانشگاه
Innovation
critique
artistic critique
university
per
انجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی
مدیریت نوآوری
2322-5386
2020-05-21
9
1
23
57
108140
Original Article
ارائه یک چارچوب مفهومی برای مدیریت سبد پروژههای نوآوری باز در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات
A conceptual framework for open innovation portfolio management in ICT companies
شارا آقاجانیان
shara.aghajanian@yahoo.com
1
سیدکمال طبائیان
lfb.business@gmail.com
2
رضا رادفر
radfar@gmail.com
3
سید محمد سید حسینی
seyedhosseini@iust.ac.ir
4
دانشجوی دکتری، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
استادیار، مدیریت تکنولوژی، مجتمع دانشگاهی مدیریت و فناوری نرم، دانشگاه مالک اشتر، تهران، ایران.
گروه مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
استاد، مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
در سالیان اخیر مطالعات زیادی در سطح بنگاه جهت بهرهبرداری بیشتر از مزایا و کنترل چالشهای نوآوری باز صورت پذیرفته است. مطالعه مدیریت سبد پروژههای نوآوری باز جهت ایجاد یکپارچگی در سطح پروژه و بنگاه مورد نیاز است. اما تحقیقات در سطح پروژه و سبد پروژه اندک بوده است. در این پژوهش با استفاده از مبانی نظری پیشین، روش مطالعه چندموردی در ۱۰ شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات، بهرهبرداری از روش تحلیل محتوای کیفی و اجرای ۲۳ مورد مصاحبه نیمهساختاریافته به استخراج چارچوب مفهومی کیفی برای مدیریت سبد پروژههای نوآوری باز پرداخته شده است. یافتههای پژوهش در پنج دسته اصلی که شامل مدیریت استراتژیک سبد پروژه نوآوری باز؛ مدیریت فرهنگ در سبد پروژه نوآوری باز؛ مدیریت فرآیندهای سبد پروژه نوآوری باز؛ مدیریت ذینفعان در سبد پروژه نوآوری باز و مدیریت فناوری در سبد پروژه نوآوری باز میباشد، ارائه شده است. در این پژوهش نقش مدیریت فناوری به عنوان یافتهای که تاکنون در ادبیات موضوعی به آن توجه نشده، مطرح شده است. همچنین در حوزه مدیریت فرهنگ نقش مدیریت کاریزماتیک، در حوزه مدیریت فرآیندها نقش مدیریت دانش، مدیریت یکپارچه بازار و ایجاد فرآیندهایی برای واحد تحقیق و توسعه سازمان را میتوان به عنوان مفاهیمی که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند نام برد.
Recently, many studies have been conducted in the open innovation context at the enterprise level to maximize the benefits and to control the challenges. Open innovation portfolio management studies are needed to bring integration between project and firm level. However, there is a few researches at project and portfolio level. This paper used previous theoretical foundations and a multiple case study method at ten ICT companies, utilizing a qualitative content analysis approach to analyze 23 semi-structured interviews and to derive a qualitative conceptual framework for open innovation portfolio management. The research findings are presented in five main categories including: strategic management in open innovation portfolio management; culture management in open innovation portfolio management; process management in open innovation portfolio management; stakeholder management in open innovation portfolio management and technology management in open innovation portfolio management. In this study, the area of technology management as a finding that has not been addressed in the literature and also the concept of charismatic management in the area of cultural management, the concepts of knowledge management, integrated market management and processes of the R&D unit for the area of process management can be categorized as less mentioned concepts in the literature.
https://www.nowavari.ir/article_108140_598ca3a00b4def27746917533ff37103.pdf
نوآوری باز
مدیریت سبد پروژه
فاز صفر فازی
صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات
Open Innovation
Portfolio management
Fuzzy front-end
ICT industry
per
انجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی
مدیریت نوآوری
2322-5386
2020-05-21
9
1
59
99
108139
Original Article
سه گانه قابلیت، عدم قطعیت و پیچیدگی در پروژههای توسعه محصولات و سامانه های پیچیده
Triple the capability, uncertainty and complexity of complex product and system development projects
جعفر قیدرخلجانی
kheljani@aut.ac.ir
1
امین اثنی عشری
amin.esna93@gmail.com
2
محمد حسین کریمی گوارشکی
mh_karimi@aut.ac.ir
3
عضو هیئت علمی مجتمع دانشگاهی مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر
دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران
عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر
بخش قابلتوجهی از پروژههای دفاعی در زمره پروژههای پیچیده قرار دارند. عدم قطعیت و پیچیدگی دو ویژگی مهم و ذاتی این نوع پروژهها است که باعث افزایش زمان و هزینه آنها میشود و برخی به رابطه همافزا بین این مفاهیم اشارهکردهاند. رویکردهای مختلفی مانند توسعه و تعمیق قابلیتهای درونی برای غلبه بر اثرات ناخواسته این دو ویژگی ارائهشده است. در این پژوهش سعی شده است سه مفهوم عدم قطعیت، پیچیدگی و قابلیت در طیفی از پروژههای توسعه محصولات پیچیده مورد بررسی قرار گیرند. در ابتدا با استفاده از ادبیات موضوع، رجوع به خبرگان و بهکارگیری روش دلفی سه مرحلهای مؤلفههای هرکدام از این سه مفهوم تبیین شد. همچنین، از طریق توزیع پرسشنامه میان مدیران و متخصصان صنایع دفاعی، میزان اهمیت عوامل و عملکرد صنایع دفاعی در مدیریت و بهبود این عوامل موردسنجش قرار گرفت و به کمک تجزیهوتحلیل اهمیت-عملکرد، وضعیت عوامل و اولویتهای بهبود مشخص گردید. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که سازمانهای مرتبط با پروژههای توسعه محصولات پیچیده دفاعی در بخشهای عدم قطعیت، پیچیدگی و قابلیت باید بر عوامل ضعف فرهنگ حاکم در سازمان، ابهام در اهداف، تغییرات در برآوردها، عوامل محیطی، پیچیدگیهای فنی، اهداف، ماهیت پروژه، محیطی و قابلیتهای مدیریت دانش، مدیریت ارزش، مدیریت پروژههای کلان و قابلیتهای نوآورانه که اولویت بالاتری نسبت به سایر عوامل دارند تمرکز بیشتری داشته باشند.
A significant portion of defense projects are complex projects. Uncertainty and complexity are important and intrinsic features of these types of projects that increase their time and cost and some have pointed to the ever-increasing relationship between these concepts. Different approaches have been proposed, such as the development and deepening of the intrinsic capability to overcome the undesirable effects of these properties. In this study, uncertainty, complexity and capability are examined in a range of complex product development projects. At first, using the literature of the subject, referring to the experts and applying the three-stage Delphi method, the components of each of these three concepts were explained. Also, the distribution of questionnaires among managers and experts of defense industry, the importance of factors and performance of defense industries in management and improvement of these factors were evaluated and identified by means of significance-performance analysis, status of factors and priorities of improvement. The findings of this study indicate that organizations associated with complex defense product development projects in the areas of uncertainty, complexity, and capability should focus on the weaknesses of the organization's dominant culture, ambiguity in goals, changes in estimates, environmental factors, technical complexities, goals, project nature, Focus on the environment and knowledge management capabilities, value management, large-scale project management, and innovative capabilities that are higher priority than other factors.
https://www.nowavari.ir/article_108139_1457a9b7121872968f89d1736019d2ed.pdf
عدم قطعیت
قابلیت
پروژههای پیچیده
اهمیت-عملکرد
Uncertainty
Capability
Complex Projects
Importance-Performance
per
انجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی
مدیریت نوآوری
2322-5386
2020-05-21
9
1
101
138
102631
Original Article
ظهور قابلیتهای پویا در یک شرکت کوچک و متوسط دانش بنیان حوزه فین تک
The emergence of dynamic capabilities in a knowledge -based SME for Fintech
سروش قاضی نوری
rozyellow200@yahoo.com
1
نیما مختارزاده
rozyellow2@yahoo.com
2
محمد ابویی
m.managment5@gmail.com
3
متین رشیدی آستانه
rozyellow2007@yahoo.com
4
دانشگاه علامه طباطبایی
تهران
دانشگاه تهران
تهران
محیط کسب و کار ایران، محیطی پرنوسان و غیرقابل پیش بینی است و فعالیت در آن، نیازمند قابلیتهای منحصر به فردی است. تغییرات مستمر این محیط باعث شده تا شرکتها صرفا با اکتفا به قابلیتها و منابع موجود نتوانند به رقابت بپردازند و در این مسیر موفق شوند. هدف مقاله، بررسی این فرضیه است که چگونه یک شرکت (دانش بنیان) در چنین محیط پرتلاطمی با اکتفا به قابلیتهای خود توانسته عملکرد مناسبی داشته باشد. بر این اساس، تئوریهای حوزه مزیت رقابتی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت تئوری قابلیتهای پویا به عنوان تئوری مناسب انتخاب شد. در این مقاله فرض شد که ظهور قابلیتهای پویا منوط به بنیانهای خردی است که در شرکت شکل گرفتهاند و این بنیانها میتوانند در سه لایه (فردی، اجتماعی، سازمانی) گنجانده شوند. ما متغیرهای مرتبط با هر لایه را براساس ادبیات تحقیق استخراج کردیم و پس از مصاحبه با مدیران و کارکنان تخصصی شرکت، آنها را کدگذاری و در لایههای مرتبط با خود قرار دادیم. نتایج نشان داد که در این شرکت دانش بنیان فین تک، لایههای فردی و میانی از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.
Iran's business environment is a vibrant and unpredictable environment and operating in this situation requires special capabilities.Constant changes in this environment have made it difficult for companies to simply compete with existing capabilities and resource. The purpose of this article is to examine how a company (knowledge-based) can perform well in a turbulent environment by relying on its capabilities. Accordingly, theories of competitive advantage were examined and finally the theory of dynamic capabilities was selected as the appropriate theory. This article is assumed that the emergence of dynamic capabilities depends on the microfoundations formed in the company and these foundations could were embedded in three layers (human, social, organizational). We were extracted related variables in each layer based on the research literature an after interviewing with the company executives and staff, we were coded and placed them in their related layers. The results showed that human and social layers are very important in a FinTech and knowledge-based enterprise.
https://www.nowavari.ir/article_102631_df8f17ca3f27b4bbad22fb46be866dba.pdf
قابلیت های پویا
درک کردن
بهره برداری
بازپیکربندی
فین تک
شرکت دانش بنیان
Dynamic Capabilities
sense
Seized
Reconfiguration
Fintech
Knowledge-based enterprise
per
انجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی
مدیریت نوآوری
2322-5386
2020-05-21
9
1
139
168
108142
Original Article
عوامل ضروری برای موفقیت همکاری فناورانه نامتقارن بین شرکتهای بزرگ و کوچک در بخش نانوفناوری ایران
Essential factors for successful asymmetric technological collaboration between large and small firms in Iran's nanotechnology sectors
آرمان خالدی
armankhaledi1102@gmail.com
1
شعبان الهی
elahi@modares.ac.ir
2
مهدی مجیدپور
majidpour.mehdi@gmail.com
3
رضا اسدی فرد
reza_asadifard@tsi.ir
4
دکتری سیاست گذاری علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
گروه مدیریت فناوری اطلاعات؛ دانشکده مدیریت و اقتصاد؛دانشگاه تربیت مدرس؛ تهران؛ ایران
معاون پژوهشی دانشکده مدیریت، علم و فناوری دانشگاه صنعتی امیرکبیر
پژوهشکده مطالعات فناوری
تغییرات فضای کسبوکار در طی سالهای اخیر باعث شده است که بسیاری از شرکتهای بزرگ به دنبال همکاری فناورانه نامتقارن با شرکتهای کوچک باشند. با این حال به دلیل پیچیدگی و چندبعدی بودن فرآیند همکاری نرخ شکست آنها بالا است. لذا شناسایی عوامل موثر بر موفقیت همکاریهای فناورانه نامتقارن ضروری است. با این حال اغلب مطالعات قبلی متمرکز بر بررسی یک یا چند عامل محدود بوده یا در بافت کشورهای توسعهیافته انجام شدهاند. لذا پژوهش حاضر سعی دارد با مطالعه 8 مورد تجربه همکاری فناورانه نامتقارن در بخش نانو فناوری ایران عوامل ضروری برای موفقیت همکاریها را شناسایی کند. لذا با روش مطالعه چند موردی و مقایسه میزان حضور عوامل در بین موردهای موفق و ناموفق، یک گونهشناسی از عوامل موثر بر همکاری فناورانه نامتقارن در بخش نانو فناوری ایران ارائه شد. در نهایت نیز با توجه به گونهشناسی عوامل، 16 عامل به عنوان عوامل ضروری برای موفقیت همکاریهای فناورانه نامتقارن شناخته شدند که از جمله مهمترین آنها میتوان به شفافیت اهداف و وظایف طرفین همکاری، همراستایی فناوری با نیاز متقاضی و تقارن اطلاعات اشاره کرد.
Changes in the business environment over recent years have led many large companies to seek asymmetric technological collaboration with small firms. However, because of the complexity and multidimensionality of collaboration process, their failure rate is high. Therefore, it is necessary to identify the success factors of asymmetric technological collaboration. However, most previous studies focused on the study of one specific factor or have been conducted in the context of developed countries. Therefore, the present article attempts to identify the essential factors for the success of collaboration by studying 8 cases (Multi-case study) of asymmetric technological collaboration in Iran's nanotechnology sector.The results of the analysis led to the identification of 16 essential success factors for asymmetric technological collaborations, including transparency of goals and tasks, alignment of technology with the requirements of large firms and information asymmetry
https://www.nowavari.ir/article_108142_c0e46a65bb19abb160d463621eab0437.pdf
همکاری فناورانه نامتقارن
شرکتهای بزرگ
شرکتهای کوچک
Asymmetric Technological collaboration
large firms
Small Firms
per
انجمن علمی مدیریت فناوری و نوآوری ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی
مدیریت نوآوری
2322-5386
2020-05-21
9
1
169
204
108138
Original Article
شناسایی و اولویتبندی معیارهای موفقیت پروژههای تحقیق و توسعه در پژوهشگاه صنعت نفت ایران با رویکرد تحلیل سلسله مراتب فازی
Identification and Prioritization of Success Criteria in Research and Development Projects of Iran Petroleum Industry Research Institute Using Fuzzy AHP Approach
سمانه همتی
samaneh.hemati@modares.ac.ir
1
مجتبی عزیزی
azizi.pm@modares.ac.ir
2
ایمان شفیعی
iman_shafiei@modares.ac.ir
3
دانش آموخته رشته مدیریت پروژه و ساخت، دانشگاه تربیت مدرس
عضو هیأت علمی/ دانشگاه تربیت مدرس
دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت پروژه و ساخت، دانشگاه تربیت مدرس
امروزه شرکتهای صنعتی با رقابت سختی در بازارهای جهانی مواجه هستند، لذا از پروژههای تحقیق و توسعه جهت بقا در بازار و یا کسب برتری نسبت به رقبا استفاده مینمایند. برای ارزیابی دقیق میزان موفقیت پروژههای تحقیق و توسعه و تلاش در جهت بهبود آن، به معیارهای منحصربهفردی متناسب با ویژگیهای خاص این پروژهها نیاز است. با وجود مطالعات متعددی که در خصوص معیارهای موفقیت پروژههای ساخت و احداث صورت پذیرفته است، شناسایی و دستهبندی معیارهای موفقیت پروژههای تحقیق و توسعه کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی معیارهای موفقیت پروژههای تحقیق و توسعه در پژوهشگاه صنعت نفت ایران بهعنوان یکی از بزرگترین پژوهشگاههای ایران میباشد. ابتدا از طریق مرور ادبیات و همچنین انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با خبرگانی از پژوهشگاه صنعت نفت در خصوص تجربیات 10 سال اخیر آنها، معیارهای موفقیت در پروژههای تحقیق و توسعه شناسایی شدند، سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسلهمراتب فازی، معیارهای شناسایی شده اولویتبندی شد. بر اساس نتایج کسب شده، 6 معیار اصلی و 17 زیرمعیار برای موفقیت پروژههای تحقیق و توسعه در پژوهشگاه صنعت نفت شناسایی شد که سه معیار: تکنیکی، سازمانی و فناوری-دانشی در بین معیارهای اصلی و چهار معیار: رضایت بهرهبردار، کسب اعتبار، تطابق با الزامات کارفرما و تأثیر بر کسب و کار سازمان در بین زیرمعیارهای شناسایی شده، بالاترین اولویت را کسب کردند.
Industrial companies face stiff competition in global markets nowadays, so they invest in R&D projects to survive in the market and to reach the competitive advantage, but few of them succeed. To evaluate the success of R&D projects and strive to improve them, unique criteria are required that are tailored to the specific characteristics of those projects. The purpose of this research is to identify and prioritize the success criteria of R&D projects in Iran's Petroleum Industry Research Institute as the largest research institute in Iran. At first, the criteria for success in research and development projects were identified through a literature review as well as semi-structured interviews with experts from the Petroleum Industry Research Institute and then prioritized using the Fuzzy analytical hierarchical process. According to the results, 6 main criteria and 17 sub-criteria were identified for the success of these projects, which three criteria including technical, organizational and technology-knowledge among the main criteria and four sub-criteria including user satisfaction, creditworthiness, compliance with employer requirements and Impact on business organization among the identified sub-criteria, acquired the highest priority.
https://www.nowavari.ir/article_108138_5396e75ec8549c379329cad6b1e5b75c.pdf
معیارهای موفقیت پروژه
پروژههای تحقیق وتوسعه
پژوهشگاه صنعت نفت ایران
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی
Project Success Criteria
Research and Development Projects
Iran Petroleum Industry Research Institute
Fuzzy Analytical Hierarchy Process (FAHP)